-
تحویل سال 1401
یکشنبه 29 اسفندماه سال 1400 14:42
سلام علی آل یاسین سالی دیگر گذشت و گذر زمانه هنوز بر تن خشکیده ما یادگار می نویسد ما ای که از شوق «قالو بلی» کوچ اقامت به این دنیا کرده و آرزویمان « آنچه اندر وهم ناید آن شوم » بود حال نشسته بر گذران عمر هنوز زمزه «مُردم از حیوانی و آدم شدم» را حسرت وار آواز می کنیم. دیر زمانی است که روزها و سالها را شماره می کنیم و...
-
نمی دانم ها
یکشنبه 8 فروردینماه سال 1400 06:39
زندگی را دوست دارم با طلاطمش و شکستش با غمهایش و خوشیهایش شمالش و جنوبش گرمیش و سردیش همه و همه ولی دلم بیشتر از زندگی برای هم نفس و همراهم تنگ شده کسی را که دوست داشته باشم و او نیز کسی که دلم برایش بلرزد و او نیز کسی که بتوانم به او بگویم دوستت دارم
-
برادرم
جمعه 26 اردیبهشتماه سال 1399 22:09
سلام این روزها بیش از گذشته یادت در ذهنم یادگاری رسم میکند و آروزهایی که از دامنت التماس میکند سیمایت روز و شب اندیشه ام را مسخر خود کرده خنده هایت اخم هایت براستی که بسیار دلتنگم ای کاش آغوشت را میتوانستم حس کنم گرمیش را. عزیزم آنقدر دلتنگ تو ام که کلمات نیز مرا تنها گذاشته واز من دوری میکنند تو زنده ای چون نامت و من...
-
چرا
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1398 22:01
هشت سال همه شدند و حمله کردند ولی جوانانی که این زمینی بودند آسمانی اندیشیدند پیرشان را مراد خود دیدند چون او خود در مسلخ ها پیشتاز یاران ایستادند هرگز نترسیدند هراس به دل راه ندادند و فتحی مبین را نگاشتند اما امروز بزرگان ما در هر مهمی فرار کردند خود را در محبس دنیایشان قرنطینه کردند تا شاید لک نگیرند سیل آمد کیش...
-
و دوباره هند
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1398 05:44
هند زخمی است که هر از گاهی سر باز کرده و پیکر اسلام و مسلمانا ن را خونین کرده امروز نیز فریادهای یا للمسلمین بلند است و د ر منظر ما تا وقتی که ما نگران فروش نفتمان به هند باشیم مسلمانان نیز باید منتظر اینگونه باشند آیا وقت آن نرسیده ...
-
وصیت قاسم
جمعه 9 اسفندماه سال 1398 07:31
« من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم . او نیازمند همراهی و کمک شماست « به راستی حوزه ها را چه شده است که اینگونه سرباز فریاد می کشد چه دیده و...
-
شبهای نمناک
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1397 19:45
سفید گشتم اما برنگشت بیات شدم جوانی نکرد صورت گشاده کردم صورت برگرداند سالهای گذشت و جز گذران چیزی عایدم نشد دیگر فراموش کردم چگونه بایددوست داشت چگونه باید خندید مهربانی کرد خندید و گذشت هر آنچه بود و من تنهاتر شدم
-
هر دم از این .......
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1396 17:27
آقای رئیس...:کربلا درس مذاکره است این آقای رئیس...: نوع رفتار حضرت عباس (ع) و اصحاب در عاشورا نشان از تعهد سازمانی این بزرگواران بود (نقل به مضمون)
-
محض خنده
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1396 17:22
ماجرای پذیرش وزارت اطلاعات توسط علوی! تخصص گرایی در انتخاب وزرای دولت علوی:من تخصص و سابقه ندارم روحانی:تو پسر فاطمه زهرایی
-
2030
دوشنبه 30 اسفندماه سال 1395 00:36
سند آموزشی 2030 با حضور مسئولین رو نمایی شد!!!! خدایا چگونه فریاد کنم از این همه حماقت یا خیانت
-
دفاع مقدس نو
یکشنبه 29 اسفندماه سال 1395 00:29
به نام خدواند جهاد نمیدوانم که باید باز هم راهیان نور رفت نمیدانم بازبایدفقط خرابه ها و خاطرات دفاعی پر حرارت و آسمانی را نگاره کرد باید اتوبوس سوار شد تا کیلومتر ها آن طرف تر یادشهدا کنیم یادشان کنیم تا بفهمیم برای چه رفتند نمیدانم چندی پیش برجام امضا شد و چندی پیش سند آموزشی 2030 نیز امضا شد حال نمیدانم باید باز هم...
-
من
سهشنبه 5 بهمنماه سال 1395 16:12
بسم اله و فقط خدایی که میشنود خدایی که میبیند خدای دلهای تنها دلهای گرفته چشمان مرطوب شده از حوادث روزگار اینبار هم دلم ابری شده و فقط باریدن است که آرامم میکند اما اینبار نیز نمیدانم چرا باریدن هم آرامم نمیکند شاید خیلی بد شده ام شاید هم همیشه در اشتباه بودم و خود نمیدانستم یا خود را به نادانستن تشبیه تر می دانستم هر...
-
اثم
شنبه 2 بهمنماه سال 1395 00:08
خدایی که بخشنده است حالتی از زوال درونم را به غایت فرسوده کرده حالی در خود نمی بینم نماناکی هایم رو به خشکی گراییده خود را غوطه ور در دنیایی بس زشت سیرت و زیبا صورت حس میگنم دیگر سجده مرا همراهی نمکند دیگر نیمه شبان صدایم را دوست ندارد سجاده مرا از خود رانده مهر به پیشواز پیشانیم نمی اید حسین سلامش را از من دریغ کرده...
-
آنجه که خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
جمعه 1 بهمنماه سال 1395 23:38
و یا مدبر الامور و امروز روزی است که دیگران به اندک زمان هم که شده طلسمی شکسته و انچه که خود داشتند را مسند قرارداده و فرمان را به دستش داده تا راه بلدی کوتاه باشد و دیر زمانی نسیت که بزرگ نمایی خود را تهی دیده و هم مسلکانش را عرضه در پخت قرمه دانسته و تدبیر امور را فقط برای دیگرانی غیر خود روا دانسته و بزرگی امروز که...
-
دل نگرانی یا دل خوشی
شنبه 25 دیماه سال 1395 22:50
بسم اله الرحمن الرحیم سلام دوست و برادرم دوستی که دوست داشتنی هستی اگر چه نمی شناسمت دوستت دارم چون دوست داشتنی هایم را دوست داری و عزیز امروز شما بزرگ ما شدی و ما امیدوار به فرداهایی که آرزو یمان شده آرزوهای که فقط تا کنون شبها در پیش بالش یادشان روشنایی شبهایم شده بود و شما عزیز امروز نوشته های آرزوهایم را در شما می...
-
من
پنجشنبه 25 شهریورماه سال 1395 12:23
و بسم اله الرحمن الرحیم و سر آغازی دگر و فرادیی که امروز شده و دیروزی که امروز بوده و من که مانده د راین رفت و آمد که چگونه باید باشم و چگونه هستم منی که در این زمان های زود گر و فرار هنوز خامی را پخته نکرده و من و من و من و هنوز اسارت دو حرف و خدا کند من را از من بگیرد تا خود شوم تا خودی شوم تا شاید خدایی
-
لعنت ابدی مردم ایران بر امضا کنندگان ترکمنچای هنوز باقی است
جمعه 14 فروردینماه سال 1394 10:21
توافقنامه هستهای!!!!!!!!! و چقدر ذلیلند و پست که به پالان روی پشتشان توافق و افتخار میکنیم. امروز از پدرم بیش از روزهایی که گناه میکنم شرمده شدم
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره
شنبه 19 مهرماه سال 1393 02:15
سرنوشتی که انگار چون سایه رهایم نمی کند و آسمانی که سالهاست چون این روزهای شهر هایمان دیگر بنای باریدن بر رویم راندارد و خورشیدی که روشنی اش را دریغ کرده و اگر چه پشت ابری نیست و درختانی که سایه ای دیگر ندارند و رودهایی که خشکیده اند و چشمه هایی که نمی جوشند و انگار قیامت قلب و دل من از همین روزهاست که آغاز شده و کسی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 5 مهرماه سال 1393 21:39
بسم اله والرحمان والرحیم روزهای سرد و پر اشک روزهای دلگیر من بود روزهای دلتنگی من روزهای جوانیم بود روزهایی که تو غم سخت جلوه گر اشک های من شد هنوزم بعد چهل سال کودکی خسته و نالان هر طرف دیده ای انداخت آخرش ندید مرادی دم به دم صدایی سر داد کجایی پنج ساله یاری
-
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه
پنجشنبه 20 شهریورماه سال 1393 19:28
گفتی که گریه کردی به چیزی که دیدی ولی خوب نگاه کن ببین چه زیباست کسی که عاشق کسی شد و در طلبش سختی کشد زیبا نیست من که همیشه از این عشق و مستی لذت می برم ولی گریه درون شهرهای ماست و گاه درون دل های ما سیمای خود را در شهر دیده ای سیمایی که برای خوب بودنش هنوز استخوان و پلاک می آورند
-
تحــــمل
جمعه 10 مردادماه سال 1393 17:07
و روز ها و ثانیه ها و ماه ها و آه هایی که می آیند و طعام صبح و شامم شده و نداهایی که نیامده خفه می شوند و سرابهایی که هر لحظه در درونم به نمایش در می آیند و همیشه جز اشک سودی برایم ندارند و من این خسته شده در این کشاکش بی رحم زمانه چشم به زنگ و آهنگی که شاید کسی را به همزبانی برگزینم و چه غلط و چه بد اندیشه ایست که...
-
... زیبایی
پنجشنبه 22 خردادماه سال 1393 01:46
همه عالم محو در زیبایی است و کسی را که چشمی بر عالم داشته باشد سیاهی نبیند و هر چه که مدح ستایشی از کسی یا چیزی گفته شود مدح و زیبایی اوست و غیر او مدح و ستایشی نیست که گفته شود و مگر نه اینکه «الحمد لله رب العالمین» که ستایش و مدح فقط از آن خداست و این نه اینکه کسی را نتوان مدحی کرد و ستایشی نتوان کرد بل این است که...
-
حیران
یکشنبه 18 خردادماه سال 1393 17:22
سلام زمان هایی است که نمی دانی چه می خواهی و نمی دانی چه بنویسی نمیدانی که را دوست داری و چه را دوست داری نمی دانی گریه کنی یا خنده نمی دانی باران لذت بخش است یا آفتاب غم محبوب است یا غنا و امروز من از زمان هایی است که از حال و روز خود آگاهی و اطلاعی ندارم گهی بر سجاده بیتوته کرده و چشمه غمآبه جاری ساخته و گهی بر اسب...
-
راه
سهشنبه 13 خردادماه سال 1393 09:21
پاپ فرانسیس-پاپ کلیسای کاتولیک روم- : کلیسا دیگر به جهنم اعتقادی ندارد. دکتر حسن روحانی: نمیتوان مردم را با زور به بهشت برد و اینجا انسان سرگشته در هیاهوی زورمداران و غارتگران کلام خدا چگونه صراط را برای خود هموار بیند تا نه از «ضالین» باشد و نه از «غیر مغضوب علیهم »
-
یار
شنبه 20 اردیبهشتماه سال 1393 16:26
من و تنهایی قفسی ساخته ایم ودرآن زندانیم من و تنهایی روزها به چراغی که در آن سو تر روشنایی نذر نمود است حسرت وار خیره و آه به حلقومیم من و او حسرت یک بار جدایی از هم داریم حسرت یک شب بی هم همه شبها به خواب می بینیم من و تنهایی حسرت حسرت آنان که به دنبال شبی با اویند در دل داریم حسرت یک شب که کنار رود یک تنه شعر سراییم...
-
خداحافظ
دوشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1393 22:55
خدا حافظ از این لانه از این شهر و از این خانه که من مدت زمانی دور به پایش منتظر بودم خداحافظ زمین سخت زمین منجمد در بوران زمستانی زمین کشت گشته از نفاق سایه های غم خداحافظ تحمل های شب، مادر به پای مهد چوبینم خداحافظ توی ای رود روان در بستر گمگشته ی ایام طفولیت توی ای زاینده ی خشکیده بر سیمای شهر من خداحافظ تو ای پس...
-
20درصد
دوشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1393 23:28
از روزی که فرماندهان را گذاشته تا حقوقدانان را سروری دهیم حقوقمان را دیرتر به حسابمان میریزند خدا را شکر امسال 20 در صد حقوقمان اضافه شد تا غنای 20 درصدمان را فراموش کنیم و اگر 5 درصد دیگر هم مرحمت کنند شاید از خیر 5 درصد هم بگذریم دیگر راحتی آنقدر بر دوشمان سبکی کرده که ذوق زدمان کرده که فکر نکنم کسی دیگر نیازی به آب...
-
عریانی
جمعه 29 فروردینماه سال 1393 00:33
من از دلتنگی خویش فغان ها کردم حال که سرمایه ی من دلتنگی است از سر شوق نثار قدمش فرش دلم را کردم حالیا فرش دلم خود سبب سر شوقی است و چه زیباست بوسیدن، و چه زیباست نثارش کردن هر چه را هست درونم به دو لب شهره عامش کردم گر که« ساحل» سراغی است از سر دلتنگی من با نادیدن او چشم چرانی کردم
-
کلوپ
جمعه 29 فروردینماه سال 1393 00:30
و هزاران سال است که اسیر دست و بازیچه گشته و هنوز گمنام ترین است هزارانند که او را می خوانند و دنبالش کوچه کوچه و شهر به شهر و امروزه وطن به وطن حیرانند و صدایش می کنند و او هنوز گمنام غریب گاهی بوسه را او می نامند و گاهی قطره غلطان بر روی گونه گاهی عریانی و گاهی پوشیده گی گاهی جنگ و گاهی صلح گاهی همت بلند و گاهی...
-
بودم...
پنجشنبه 28 فروردینماه سال 1393 12:37
و امروزی است دیروز فردایم در آن چون شیشه میدیدم همیشه قبل خفتن آرزوهایم و امروز ، همان فردای امروزی است و من استاده در بادم و آخر من ندانستم چرا این ها شدند تمام آرزو، تمام فکر و آمالم شبیه اشک بودم شبیه قطره شبنم شبیه استکان بعد از شستن مادر شبیه آهن تفت دیده در آتش شبیه قطره آویز باران در سراشیب به شدت تند و امروزم...